Just for LOVE

نـوشــتـه هــایــــم را میــخـــوانـــــے و مــیـگــــویـــــے : زیــبـــــا بـــــود !! راســـتــــے درد هـــای آدم هـــا زیــبــــایـــے دارد ؟!

About LOVE

عشق ، نردبانی است که ما را از خود بالا میکشد. عشق ، همان فعل و انفعالی است که در برابر گل سرخ به ما دست میدهد. عشق ، ازراییل زیبایی است که رسید ، جسم ما را میگیرد و قبض روح را امضا میکند. عشق ، اولین آهی است که در آیینه کشیده ام.عشق ، اولین حقوق از باجه معرفت است. عشق ، خرید و فروش با پای عاشق و معشوق است.

[ دو شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,

] [ 18:42 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

[ آرزو ]

ﭘﺴﺮ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺑﯿﺎ ﯾﻪ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﮑﻨﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﺑﯽ ﻣﯿﻠﯽ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﭘﺴﺮ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺩﻧﯿﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺑﻤﻮﻧﯿم.... ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ : حﺎﻻ ﺗﻮ ﺁﺭﺯﻭ ﺗﻮ ﺑﮕﻮ : دﺧﺘﺮ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﮔﻔﺖ : ﮐﺎﺵ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ…. ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﭘﺴﺮ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪ ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺣﺒﺎﺏ ﺁﺏ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ….!!!!

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:33 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

((( همیشه عاشقت بودم ولی هیچوقت بهت نگفتم )))

اگر قرار باشه ظرف 24 ساعت آینده دنیا به پایان برسه تموم خط های تلفن و تالارهای گفتگو و ایمیل ها اشغال میشه. پر میشه از کلمه های ((ازینکه رنجوندمت پشیمونم،من رو ببخش یا تورو عاشقانه میپرستم یا مراقب خودت باش و...)) اما بین این همه پیام یکی از همه تکون دهنده تر بود (((همیشه عاشقت بودم ولی هیچوقت بهت نگفتم))) پس عشق و محبت را تقدیم آنکه دوستش داریم کنیم شاید فردایی دگر هرگز نباشد.

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:25 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

دیوونگی شد عصای عشق ! ! !

یه روز عشق و دیوونگی و محبت و فضولی داشتند با هم قایم باشک بازی میکردند،نوبت به دیوونگی که رسید همه رو پیدا کرد اما هرچه گشت از عشق خبری نبود.فضولی متوجه شد که عشق پشت یه بوته گل سرخ قایم شده،دیوونگی رو خبر کرد و دیوونگی یه خار بزرگ برداشت و در بوته ی گل سرخ فرو کرد.صدای فریاد عشق بلند شد وقتی به سراغش رفتند دیدند چشماش کور شده و دیوونگی که خودشو مقصر میدونست تصمیم گرفت که همیشه عشقو همراهی کنه و از اون به بعد دیوونگی شد عصای عشق...

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:22 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

§من به جای تو§

شکستم ولی تکیه گاه توام*ببین بی کسم اما پناه توام*یه عمره از غصه و غم پرم*به جای تو بازم شکست میخورم*همون وقت که از زندگی خسته ای*برات باز نشد هر در بسته ای*میخوام توی نقش تو بازی کنم*به هر سختی تقدیرو راضی کنم*اگه خاطرات تو رو دوشم*به جای تو غصه تو آغوشم*یه حسی منو سمت تو میکشه*میگه این عذاب عینه آرامشه*تو هیچ وقت کنارت ندیدی منو*جلوتر ازت رفتم این جاده رو*مبادا که غم راهتو سد کنه*به جای تو دنیا به من بد کنه*همه خنده و شادیا مال تو*تو رفتی و قلبم به دنبال تو*هوای تورو دارم هرجا بری*بازم پیشتم حتی تنها بری*

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:14 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

اگه از یاد تو رفتم . . . . . . .

اگه از یاد تو رفتم...اگه از یاد تو رفتم اگه رفتی تو ز دستم اگه یاد دیگرونی...من هنوز عاشقت هستم با وجود اینکه گفتی...دیگه میری تا قیامت با تموم سادگی هام گفتم اما...به سلامت شاید این خوابه که دیدم...هرچه حرف از تو شنیدم قلب ناباور من گفت من به عشقت...نرسیدم!پیش ازین نگفته بودی...غیر من کسی رو داری توی گریه توی شادی...سرو شونه هاش بذاری تورو میبخشم و هرگز دیگه یادت نمی افتم...برو ای عشق عزیزم...تو گرونی...من چه مفتم...!!

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:9 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

///تنها شده ام///

دیرگاهیست که تنها شده ام/ قصه غربت صحرا شده ام/ وسعت درد فقط سهم من است/ باز هم قسمت غم ها شده ام/ دگر آیینه زمن باخبر است/ که اسیر شب یلدا شده ام/ من که بی تاب شقایق بودم/ همدم سردی یخ ها شده ام/ کاش چشمان مرا خاک کنید/ تا نبیننم که چه تنها شده ام/

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:6 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

دختری به نام رویا (بر اساس واقعیت )

ﮐﻮﭼـــــــﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﮐﻮﭼــــــــﻪ ﻣﺎ/ﺩﺧﺘــــــﺮﯼ ﺑـــﻮﺩ ﺑــــﻪ ﻧﺎﻡ ﺭﻭﯾــــــــﺎ

[ شنبه 14 بهمن 1391برچسب:,

] [ 20:20 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

سلام گلم

بذار یواش شروع کنم ، سلام گلم ، هم نفسم* آرزوهام راضی شدن ، دیگه بهت نمیرسم* گفتم چیا گفتی بهم ، گفتی که آینده داری* دنیا همش عاشقی نیست ، گریه داری ، خنده داری* گفتم که گفتی من باشم به لحظه هات نمیرسی* به قول دل شاید دلت گرو باشه پیش کسی* خلاصه گفتم که چشات ، قصد رسیدن نداره* رویاها کاله و دستات خیال چیدن نداره* گفتم که گفتی زندگیت غصه داره ، سفر داره* هم واسه من هم واسه تو باهم بودن خطر داره* گفتم فقط میخوای واست یه حس محترم باشم* عاشقیو قایم کنم ، تو طالع تو کم باشم* گفتم که گفتی ما دوتا به درد هم نمیخوریم* ولی یه جا مثل همیم ، هر دومون از قصه پریم* گفتم تو گفتی میتونیم یادی کنیم از همدیگه* اما کسی به اون یکی لیلی و مجنون نمیگه* گفتم تو گفتی سهممون از زندگی جدا جداس* حرف تو روچشم من ، اما اینام دست خداست* هرچی که تو گفته بودی ، گفتم به دل بی کم و بیش* حال خودم ؟ نه راه پس مونده برام نه راه پیش* دلم که حرفاتو شنید ، اما که باورش نشد* ولی نه ، بهتر بگم ، نفهمیدش ، سرش نشد* یه جوری مات و غم زده ، فقط به دورا خیره شد* رنگ از رخش نه ، نپرید ، شکست و مرد و تیره شد* اگر تو بیداری بوده ، بشین میادش خبرم* اگر نگفتی بنویس ، من میخوام از خواب بپرم* دوست دارم چه توی خواب ، چه توی مرگ و بیداری* فدای یک تار موهات که تو منو دوست نداری* مواظب آدما باش زندگی گرگه عزیز جون* خدای رویای منم ، هنوز بزرگه عزیز جون* جمعه پر از غم یه ظهر گرم مردادی* با اون چشای روشنت ، چه کاری دست من دادی ؟ ؟ ؟*

[ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,

] [ 13:40 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

ای کاش فقط او را میخواندم !!!

در هیاهوی زندگی دریافتم،چه دویدن هایی که پایم را از من گرفت. ولی گویی ایستاده بودم، چه غصه هایی باعث سپیدی موهایم شد، و قصه های کودکانه ای بیش نبودند، و دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمیشود. به همین سادگی، ای کاش نه میدویدم،نه غصه میخوردم؛ فقط اورا میخواندم.....

[ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,

] [ 13:16 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

کاش بودی ---

ﺩﺍﺭﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻦ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﻣﯿﺪﯾﺪﯼ ﺩﻟﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﻣﯿﺪﯾﺪﯼ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻮﺳﻢ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﺩﺭﺩﺕ ﺑﺠﻮﻧﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﻧﻤﯿذﺍﺷﺘﯽ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﻢ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﺗﺎ ﺣﺮﻑ ﺩﻟﻢ ﺭﻭ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺪﺍﺩﯼ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﺩﺳﺘﺎﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﻭﻥ ﭼﺸﺎﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺩﻟﻢ ﺑﻌﺪ ﺟﻮﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻨﺎﻥ ﺣﺘﯽ ﺻﻔﺤﻪ ﻟﺐ ﺗﺎﺑﻤﻮ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﻢ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺪﺍﺩﯼ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩﯼ ﺑاهﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﺩﯼ . . .

[ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,

] [ 13:6 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

از چشمان تو فرسنگ ها دورم . . .!

ﺗﻨﻬــــﺎ ﺑﻪ ﺍﯾـــــﻦ ﺩﻟﺒﺴـــــﺘﮕﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﺳــــــﺪ ﺯﻭﺭﻡ ﻫــــــﺮ ﭼﻨــــــﺪ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﻓﺮﺳﻨﮕــــــــ ﻫﺎ ﺩﻭﺭﻡ ﺍﻣـــــﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗـــــﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﺨﺘـــــــــ ﻣـــــــــﺠﺒـﻮﺭﻡ ﻣــــﻦ ﯾﺎﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻨﮕــــــــ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﯽ ﮔــــــــــــﯿﺮﻡ ﺗﻨــــﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﺒﺴــــﺘﮕﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺭﺳـــــــﺪ ﺯﻭﺭﻡ ﺩﺳﺘـــــ ﺍﺯ ﺳــــﺮ ﻣﻦ ﺑﺮ ﻧـــــﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺧﯿﺎﻝ ﺗـــــــﻮ ﻣــــﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺴـــــﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﻧﺠﻮﺭﻡ ﺁﯾﯿﻨـــــــﻪ ﺍﻡ ﺍﻓﺘـــــــﺎﺩ ﺍﺯ ﺩﺳﺘــــــــ ﺩﻟــــــــﻢ،ﻣﺮﺩﻡ! ﺟﺎﯾــــﯽ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﺪ ﺩﻟــــــﻢ،ﻣــــﻦ ﮔﻨﮕـــــﻢ ﻭ ﮐﻮﺭﻡ ﺑﮕـــــــﺬﺍﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺑـــــــﺸﻨﻮﺩ ﻣـــــــﻦ ﺩﻭﺳﺘﺘــــــ ﺩﺍﺭﻡ ﻫــــــﺮ ﭼﻨﺪ ﺍﺯ ﭼــــــــﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﻓﺮﺳﻨﮕــــــ ﻫﺎ ﺩﻭﺭﻡ

[ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,

] [ 13:0 ] [ Mis.Marzieh ]

[ ]

طراح قالب: آوازک

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه